جدول جو
جدول جو

معنی را بنگتن - جستجوی لغت در جدول جو

را بنگتن
آماده ساختن و تدارک، جهت سفر کسی، حرکت دادن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جا انداختن استخوان ضرب دیده و شکسته، پهن کردن رخت خواب
فرهنگ گویش مازندرانی
حرکت دادن، تدارک سفر دیدن، به راه انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
جا انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
دست انداختن، مسخره کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
راهی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
دندان انداختن سگ و صدای برخاسته از آن
فرهنگ گویش مازندرانی
رو انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی